جستجو
-
۱تصویر
تاج ایران و خانواده
از راست: حسین فصیحی (همسر تاج ایران)، عبدالرضا (عبدی)، علی (علی بابا)، سید ابوالقضل (کامبیز)، تاج ایران ضرغامی، و محسن (همایون)
-
۱تصویر
تاج ایران و خانواده
از راست: سید فضل الله (کامبیز)، حسین فصیحی (همسر تاج ایران)، تاج ایران ضرغامی (دختر توران الدوله و ارباب فرج ضرغام) در حالی که هما را در بغل دارد، سید عبد الرضا (عبدی)، سید علی (علی بابا)، و سید محمد (کامران)
-
۱تصویر
عکس خانوادگی میرزا ملکم
میرزا ملکم از تجار ارمنی مراغه بود.
-
۱تصویر
فرزندان تاج ایران
از راست: سید فضل الله (کامبیز)، سید علی (علی بابا)، سید محسن (همایون)، کودک جلوی او: ناشناخته (احتمالا فرزند یکی از دوستان تاج ایران خانم)، سید عبد الرضا، و سید محمد (کامران)
-
۲تصویر
مفتخرالملک به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نامه مفتخرالملک به فرمانفرما در خصوص اینکه بهتر است به جای پذیرفتن حکومت مناطقی از جمله کرمان و سیستان و بلوچستان در همان املاکش در آذربایجان بماند. نویسنده با یادآوری دلتنگی و دوری فرمانفرما از همسر و فرزندانش و همچنین سود بیشتر املاک آذربایجان او را به ماندن در آذربایجان ترغیب میکند.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: شکایت از نامه ندادن مخاطب از زمان رفتن از مراغه و بیاطلاعی از محل اقامت او؛ نویسنده درگیر پارهای از مشکلات شده و از مخاطب توقع داشته در این خصوص از او و خانوادهاش با فرستادن نامه و احوالپرسی دلجویی میشدهاست، اما نمیتواند او را متهم به بیمحبتی کند زیرا حتما مشغله کاری اجازه نوشتن نامه را نمیدادهاست؛ اینکه در اداره ثبت آقای طباطبایی را دیده و از طریق او متوجه شده مخاطب در تبریز در قسمت تحویلداری اداره ثبت اسناد مشغول به خدمت است و درخواست کرده با هر پست از احوالات خود او را مطلع نماید و اینکه بنده زاده اعتصام همشیره زاده حضرت اجل است و مدت یک سال است به...
-
۱تصویر
نامه در مورد مسائل بعد از وفات میرزا ابومجد، ۱۳۱۱ ق
شامل وفات میرزا ابومجد، مرخصی گرفتن میرزا ابوالفتحخان (منشی عینالدوله) برای رفتن به مراغه و آوردن همسر مرحوم میرزا ابومجد، و مسائل مربوط به آن
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به غفار خان سلطان
محتوای نامه به شرح زیر است: در گذشته محمد قلی و بیرامعلی را برای گرفتن آرد و پول نزد مخاطب فرستاده بوده و نتیجهای نگرفته، حتی اگر با مخاطب هیچ رابطهای نداشته و از او طلبی هم نداشته، حداقل به واسطه سلام وعلیکی که داشتهاند، میبایست تا به حال به خواهش نویسنده عمل میکرد؛ این بار محمد علی را فرستاده است و مخاطب دیگر نمیتواند بهانهتراشی کند که راهها بسته است، و خواسته برای او یک خروار آرد و پول به صورت برات تجاری از راه مراغه بفرستد؛ و به آمدن زمستان و نداشتن آرد با وجود جمعیت زیاد و اطفال کوچک اشاره کرده است.